چهار پنج روز دیگه میرم مرخصی.

نقشه های بزرگی دارم که باید روشون کار کنم.

این روزها همش به خودم میگم ۲۷ سال از روز تولدم میگذره و شاید نیاز به تولد دوباره دارم(دقیقا ۱۴ آبان ۲۶ سالگیم تموم میشه)

قبول دارم فصل بعضی کارها که گذشت ، سختی های انجام اون کار ۱۰۰ برابر میشه.اما من مررررد روزهای سخت هستم :)

نمیدونم چرا ، ولی امروز حس خیلی خوبی دارم.فقط از روزی ۱۳ ساعت کار کردن توی گرمای عسلویه خسته شدم.

خسته.

اما.

پیش به سوی آسمان.

پیوسته.

باز هم برنامه ریزی

کار ,میشه ,خسته ,های ,، ,روز ,نمیدونم چرا ,هستم نمیدونم ,سخت هستم ,روزهای سخت ,چرا ،

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها


CRM blog شبنم بهاری درس یــار معرفي مشاهير و بزرگان خرید اینترنتی باشگاه رزمی رادین Shirley mabna دانلود سرا مرکز مشاوره و روانشناسی سرشت